آثار دانش آموزان
ايران
قشننگي و با صفا اي گربه آسيا
مردهاي ميدون داري تو همه جاي دنيا
خاك تو آريايي، مظهر مهر و وفايي
مهربوني هميشه از تو داره اين صدا
اي سرزمين رستم، اي يادگار زرتشت
ايران آريايي، خونِ تو رگ هاي ما
دوست دارم خدائي، تا اون بالاها تا ابرها
برام هميشه هستي، تا آخر اين دنيا
جونم فداي نامت، فداي يه ذره خاكت
مي خوام هميشه باشي، زنده و پرصلابت
تقديم به همه ي آزادمردان و آزدگاني كه براي بودن و زنده نگه داشتن اسم ايران و ايراني از جان خود گذشته و همه ي هستي خود را به فنا كشيدند.
سكوت
سكوت من،سكوتي بالاتر از فرياد
مثل صداي تيشه ي بي رعشه ي فرهاد
من خامُش و عشق تو هر دم آتش افزا
اي بي وفا، اي كه گذاشتي مرا تنها
اي كه به هنگام بلا تنهام گذاشتي
هرگز نديدم چون تو يارِ بي وفايي
رفتي و ديگر با تو ندارم آشنايي
گلاب نوروزي دبيرستان دكتر ايرج كمالي
چه بسا اميد دارم
من از آن دلبر زيبا چه بسا اميد دارم
من به روز وصل و ديدار چه بسا اميد دارم
همه عمرم ز سر بوي خوش زلفش رفت
وزين مرگ شتابان چه بسا اميد دارم
همه آرزوي ديدار در ميان جنگ و پيكار
همه شب ز روي ماهش چه بسا اميد دارم
همه روزم چو گدايي به در خانه يارم
به سپردن نگاهش به گدايش چه بسا اميد دارم
من اگر به قبله، پر راز و نياز مي ايستم
در ميان خلوت شب به شنيدن صدايش چه بسا اميد دارم
بر سر سجاده و مُهر، و ذكر نام دلدار
در ميان عاشقانش به لقايش چه بسا اميد دارم
شراره موسوي دبيرستان عدالت
سهم آينه
نقش او در دل چه زيبا مي نشست
سنگ دل، آينه ها را مي شكست
مانده در كنج شبستان نا صبور
فكر رقص شعله اش در مي ربود
آينه يك دل نه صد دل عاشق است
آينه در عشق بازي ماهر است
بخت ديداري ندارد آينه
ديده بر هم مي گذارد آينه
آه اي آينه اين روز تو نيست
پشت اين صبح دروغين تيرگي ست
ديده بر هم نه كزين صبح نخست
جز سيه رويي نخواهد باز جست
آه اي آينه جان آينه جان
نيست از خواب تو خوش تر در جهان
در چنين شب هاي بي فرياد رس
روز خوش در خواب بايد ديد و بس
بر روي سنگ مزارم حك شود
الا اي رهگذر كز راه ياري
قدم بر تربت ما مي گذاري
در اينجا شاعري غمناك خفته
قدم در سينه اين خاك خفته
فرو خفته چو گل با سينه ي چاك
فروزان آتشي بر ديده خاك
بِنِه مرهم ز اشكي داغ ما را
بزن آبي بر اين آتش خدا را
به شب ها شمع بزم افروز بوديم
كه از روشن دلي چون روز بوديم
كنون شمع مزاري نيست ما را
چراغ شام تاري نيست ما را
سراغي كن ز جان دردناكي
بر افكن پرتويي بر تيره خاكي
حديث بمبويي دبيرستان عدالت