تأثیر ادبیات پایداری فلسطین بر ادبیات انقلاب ما
تأثیر ادبیات پایداری فلسطین بر ادبیات انقلاب اسلامی ایران در گفتگو با شاعران معاصر ایران

این سوال را از دو جنبه میتوان بررسی کرد، تاثیر مبارزه مردم فلسطین بر انقلاب ما و دوم تاثیر ادبیات پایداری فلسطین بر ادبیات انقلابی ما که با انقلاب 57 به پیروزی رسید.
به نظر میرسد که مبارزه مردم فلسطین اثر چندانی بر انقلاب ما نداشته است زیرا انقلاب اسلامی ما عکسالعملی بود در مقابل یک رژیم که در خدمت بیگانه قرار گرفته بود. این انقلاب با رهبری بسیار خردمندانه امام(ره) شروع شد و به تدریج اوج گرفت و به نتیجه رسید.
قبل از آنکه جریانهای خارج از کشور بر انقلاب تاثیر داشته باشد، خشونتها و بیدادگریهای رژیم ستمشاهی و غارت بیتالمال مردم و... از عواملی بود که مردم را برای قیام و مبارزه آماده کرد، تا اینکه مردم امام را یافتند، مردی بزرگی با تفکری عظیم، مجاهد و مبارز و نستوه، البته قبل از امام(ره) قیام مردم در 28 مرداد نقطه عطفی در این مبارزه بود که تلفیق ایتالله کاشانی – رهبر مذهبیون – و مصدق – رهبر ملیون – ابتدا پیروزی را به همراه داشت، اما دستهای پنهان، ایتالله کاشانی را خانهنشین و با کودتا نیز مصدق کنار گذاشته شد.
امام(ره) با بهره وری از تمام حرکتهای مردم به میدان آمد، فریاد امام(ره) پاسداری از دین بود و وقتی مردم همه شرایط را در وجود امام خلاصه دیدند، رهرو ایشان شدند.
ما در زمان رژیم ستمشاهی با مبارزه مردم فلسطین آشنا بودیم و از آنجا متاثر میشدیم و تا حدی با هم همگامی و همراهی داشتیم رژیم پهلوی از اتحاد این دو جریان مبارزه هراس داشت و با آن مبارزه میکرد.
من در همان زمان در آثار متعددی، در اشعار مختلفی به این مهم پرداختم و در شعری درباره پیغمبر اسلام آرزو میکنم که حضرت مهدی(عج) ظهور کند و آزادی قدس نیز یکی از اهداف است.
در صفحه 219 سرود درد در شعری که به رزمندگان فلسطینی تقدیم شده است با مطلع آهن و سرب است بر در و دیوارها که به مناسبت پنجم ژوئن سروده است، میگویم هیچ وقت پیروزی نمیشود مگر خودتان باشید، دنبال هر حرکت غیر اسلامی و خودی بیفتید، به بیراهه میرسید «خصم، خصم آمد اگر از باختر یا خاور...» با این تفکر اسلامی به رهبری امام(ره) بود که آمریکا را به زانو در آوردیم امام(ره) مردی خداشناس و خداترس و معظم بود و انقلاب را رهبری کرد، پس میتوان گفت ما در جریان انقلاب از مبارزه مردم فلسطین متاثر نشدیم، چنانکه پیشتر اشاره شد گامهای اول را کاشانی برداشت.
حتی میتوان گامها را به عقبتر برگرداند به مبارزه ایتالله مدرس و حتی عقب تر، جریان تنباکو و آن فتوای معروف میرزای شیرازی و پیروی مردم از آن، در سال 42 و پیشتر از آن که حرکتهایی مثل حرکت فداییان اسلام رخ داد چون مردم به پختگی نرسیده بودند و استراتژی پیروزی نداشتند، موفق نشدند، فداییان نیز از طریق حذف دیگران و ترور میخواستند به نتیجه برسند امام(ره) با در نظر گرفتن همه جوانب قیام را پیش برد تا به پیروزی رسیدیم.
بگذارید عقیدهام را بازگو کنم، به نظر من قدس آزاد خواهد شد چرا که این شهید داده است و تمام ملتهای مسلمان به امید خدا در کنار هم این مبارزه را یاری خواهند کرد باید گفت مردم فلسطین از انقلاب ما نمونه برداری کردهاند و همین مساله عامل موفقیت آنان است.
نقش ادبیات در بیداری افکار عمومی جهان و معرفی ادبیات پایداری فلسطین تا ادب و هنر اگر از یک جان پاک و متعهد که زیربنای انسانی دارد، نشأت گیرد، حایز اهمیت است.
نقش ادبیات موقعی موثر است که هدفمند باشد، وقتی شاعری که متعهد است و با جریانهای سیاسی آشناست، و میداند سلاح ادبیات از هر سلاحی برندهتر وسازندهتر است، دست به خلق اثر میزند، حتماً تأثیر گذار است.
به وقتی پیغمبران الهی به میدان آمدند و کاخهای ظلم را ویران نمودند، مشخص بود که یک پیغمبر با دو سه شعار پیروز نمیشود اما چون از روی اخلاص و خداجویی بود، به نتیجه رسیدند.
رسالت ادبیات نیز همین طور است چنانکه شاعر هدفمند و منافع معنوی بپردازد، حتما موفق خواهد شد.
انقلاب اسلامی چه اقدامی در جهت پر بار کردن ادبیات مقاومت فلسطین داشته است؟
انقلاب ما در جریان شعارهای داشت، شعرهای نیز داشتیم با زمینه فرهنگی قوی و معنوی که از جریانهای اسلامی دفاع میکرد.
طبیعی است که از دیر باز دغدغه گسترش ادبیات پایداری فلسطین را داشته باشیم، چرا که این مساله رسالت ماست، پاسخ به ندای امام(ره) است.
ما درک انقلاب را به بسیاری از ملتها دادیم، آنان از شیوههای ما پیروی کردند، در کنار انتقال این پیروزی از همان اوایل انقلاب چه از نظر ادبی و جهات دیگری این انقلاب به رسالت خود ادامه داده است و امیدوارم هر چه بیشتر این رسالت گسرتش یابد.
چنانکه پیشتر اشاره شد نقش ادبیات وقتی پشتوانههای الهی، انسانی داشته باشد، نقشی انسانساز و جامعهساز میباشد و تمام ملل دنیا را به خصوص مردم فلسطین تحت تاثیر قرار میگیرند.
- شیوههای آشنایی نسل جوان با ادبیات پایداری فلسطین؟
با صداقتی که ما در عمل، رفتار و گفتار به خرج میدهیم، میتوانیم به این مهم بپردازیم.
وقتی شعار میدهم باید تا حصول آن دست از پای ننشینم.
میباشد دل و زبانمان یکی باشد، وقتی نسل جوان شعارمان را دید و عملمان را که باهم هماهنگی دارد، طبیعی است تحت تاثیر قرار میگیرد در ادامه این اخلاص و عمل میتوان بوسیله ترجمه آثار ادبیات پایداری فلسطین دعوت شاعران شهید عرب، برگزاری همایشها و گردهماییها و...
هر چه بیشتر نسل جوان را با ماهیت مبارزه مردم فلسطین آشنا نمود.
عباس براتی پور
- تاثیر ادبیات پایداری فلسطین در ادبیات انقلاب اسلامی؟
از دیر باز ادبیات در ایران و دیگر کشور جهان نقشی سازنده و موثر داشته است و یکی از این نقشها، احقاق حق میباشد، مساله احقاق حق برای مظلومان فلسطین خیلی مهم است. باید گفت ادبیات پایداری فلسطین، انگیزهای قوی در انقلاب ما بوجود آورد و منشاء تاثیرات عمیقی بود.
متاسفانه در کل دنیا رسانههای ارتباط جمعی در دست ابرقدرتهاست، که در انتقال مظلومیت مردم فلسطین کوتاهی میکنند، تا کنون سازمان ملل و گروهی که در آنجا گردهمایی و جلسه دارند، هیچ حرکتی در جهت احقاق حق مردم فلسطینی نداشتهاند و این مساله مایه تأسف است.
چنانکه اشاره شد ادبیات پایداری فلسطین در انقلاب ما تاثیر داشته، و ما متاثر از آن همه رشادت، پایمردی، ایثار، استقامت و... بوده و هستیم و طبیعی است شاعران ادبیات پایداری فلسطین که سعی داشته و دارند تا به تشریح جنایتهای غاصبان اسراییلی بپردازند، نیز منشاء تاثیر بودهاند.
- نقش ادبیات در بیداری افکار عمومی جهان و معرفی انقلاب فلسطین؟
در طول تاریخ ادبیات نقش بسیار سازندهای داشته و بازتاب آنچه در جامعه بشری میگذرد، بوده است اما متاسفانه امروزه هیچ ضابطه و قانون خاصی وجود ندارد، کشورهای ابرقدرت سعی میکنند به وسایل مختلف و قانون خاصی وجود ندارد، کشورهای ابرقدرت سعی میکنند به وسایل مختلف که حتی ادبیات نیز شامل آن میشود، دست به هر اقدامی بزنند، به طور مثال عراق را هدف قرار دادهاند چنین حرکتهایی نشانگر تبعیض است در دنیای امروز هیچ نظم و قاعدهای وجود ندارد و صد البته ادبیات نسبت به هنرهای دیگر کمتر میتواند افکار عمومی جهانیان را به بیداری فرا خواند زیرا سینما، فیل و دیگر هنرهایی که ارتباط تنگاتنگی با رسانههای گروهی دارند نقش ادبیات را کمرنگ نمودهاند.
در کشور انقلابی ما ادبیات هنوز جایگاه والایی دارد و به خاطر همین جایگاه میتواند در بیداری افکار عمومی نقش عمدهای را بر عهده گیرد، از سال 57 تاکنون در گسترش این نقش فعال بوده که چند سالی است شتاب گرفته است، امیدوارم که همچنان این شتاب افزونتر گردد.
انقلاب اسلامی چه اقداماتی در جهت پر بار کردن ادبیات پایداری داشته است. از همه جهات، انقلاب اسلامی یک واقعه استثنایی بود، این انقلاب ادبیات و دیگر شاخههای آن را از نظر مضمون و محتوا متحول کرد، این محتوا رویکردی، به سوی درون و معنویت و مضامین متعالی و علوی داشت به خصوص در زمان جنگ تحمیلی، آثار بسیار ارزنده و بیاد ماندنی سروده شد. آن زمان جوانان آثار پر شوری سرودند، اما پس از مدتی رکودی بوجود، امروز اگر آثار مختلف ادبی را مرور کنید میبینید یا مجاز و سطحی است یا خیلی یأسآمیز و نا امید کننده مثل آثار چاپی در جراید یا حتی ترانههایی که از صدا و سیما پخش میشود.
در گذشتهای نه چندان دور مترجمان، مستشرقان و... به کشورمان میآمدند و دست به پژوهش و ترجمه آثار ادبیات ما میزدند اما امروز خبری نیست، به نظر میرسد متصدیان امور فرهنگی حتی شعرا و ادبا کوتاهی میکنند.
با توجه به اینکه ادبیات فلسطین آثار شگرفی در تاثیرگذاری دارد میتوان با ترجمه آن آثار. دعوت از شاعران شهید عرب که در زمینه ادبیات پایداری فلسطین شعر سرودهاند، به این مهم کمک نمود.
مساله مهمی که باید به آن اشاره شود کوتاهی سران قوم عرب است. مادامی که سران قوم عرب قیام همگانی نکنند حال چه در زمینه ادبیات باشد یا زمینههای دیگر انقلاب پایداری فلسطین به نتیجه نخواهد رسید.
- شیوههای آشنایی نسل جوان با ادبیات پایداری فلسطین؟
ادبیات پایداری فلسطین مسالهای نیست که سعی نماییم قشر جوان و پیر را با آن آشنا کنیم، تشکیل دولت غاصب اسراییل آنگونه روشن است که دیگر نیازی به شناساندن آن نیست، بلکه شدت خیانت و قیام دلیرانه جوانان فلسطینی هر دو آشکار است، شکل عدم اتحاد سران قوم عرب است. البته با وسایل و راهکارهای موجود میبایست نسل جوان را بیش از پیش با ادبیات پایداری فلسطین آشنا نمود، فکر میکنم از طریق وسایل ارتباط جمعی حرکتهایی در جهت شناختن قیام دلیرانه فلسطینان شده است و ما میبایست پیر و جوان را هر چه با ماهیت دولت
غاصب اسراییل و ماهیت قیام فلسطینیان آشنا کنیم.
- تاثیر ادبیات مقاومت فلسطینی بر ادبیات انقلاب اسلامی:
- معمولاً هر انقلاب و مقاومتی که بر علیه ظلم صورت میگیرد. مخاطبان خود را فرا میخواند. ادبیات مقاومت فلسطین هم بیتاثیر بر ادبیات فلسطین کار کردهاند نگاه میکنیم این تأثیر را بیشتر ملاحظه میکنیم. البته این تاثیر متقابل بوده و مقاومت فلسطین از دو وجه تاثیر پذیرفته است اول از پیروزی انقلاب اسلامی در عمل و دوم ادبیات انقلاب اسلامی مخصوصاً اشعاری که درباره انقلاب و جنگ سروده شده است.
ملت شریف ایران با عمل نشان داد که چگونه میتوان بر ظلم پیروز شد، و دمار از روزگار ستمگران در آورد.
2-نقش ادبیات در بیداری افکار عمومی جهان و انقلاب فلسطین؟
جواب: ادبیات مرز نمیشناسد. حتی اگر از ضعیفترین رسانه انتشار یابد. قویترین تاثیر را روی مخاطبان و همسنگران خود در اقصی نقاط عالم خواهد گذاشت. برای نمونه در سال گذشته وقتی به مناسبت سالگرد شهید الدوره فراخوان شعر گذاشته میشود.
فقط از کشورهای عربی بیش از چند هزار شعر به دفتر فراخوان میرسد و حاصل کار سه جلد قطور با عنوان دیوان شهید الدوره چاپ و به بازار عرضه میشود. امروز با وسایل ارتباط جمعی که در دنیا وجود دارد. اخبار هر چه سریعتر در جهان منتشر میشود. لذا هنرمندان برای جاودانگی آن واقعه آن را با هنر خود جاودانه میسازند. فطرت انسان بر اساس حق و عدالتخواهی است. لذا انسانهای با فطرت پاک و با وجدان به درک صحیح میپردازند و از حق و حقانیت یک ملت مظلوم حمایت میکنند.
3- انقلاب اسلامی چه اقدامی در جهت پر بار کردن ادبیات مقاومت در ایران یا کشورهای خارجی داشته است.
انقلاب اسلامی ایران نمونه کامل مبارزه با ظلم و فساد بود و به جهانیان ثابت کرد چنانچه ملت بخواهند بر علیه ظلم قیام کنند پیروز خواهند شد.
تاثیری که ملت فلسطین از انقلاب اسلامی ایران گرفتند و به وضوح میتوان امروزه مشاهده کرد. ایثار – شهادت دو رکن این مبارزه است. وقتی امام راحل رحمتالله علیه میفرماید ما انقلابمان را به سراسر دنیا صادر خواهیم کرد معنایش همین تأثیری است که ملتهای تحت ستم از این پیام گرفتهاند. امام فرمودند تا ظلم هست مبارزه هم هست و ادبیات هر کشور وظیفه دارد این قیام و این مبارزه را در قالب هنر جاودانه در تاریخ ثبت کند.
4- بچه شیوههایی میتوانیم نسل جوان را هر چه بیشتر با فرهنگ مقاومت فلسطین آشنا سازیم؟
جواب: به نظر بنده بهترین شیوه همین است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و مستقیم و به طور وضوح نشان میدهد و به گوش و چشم ایرانیان میرساند. فرهنگ مقاومت فلسطین به فرهنگ شهادتطلبی ارتقاء یافته است زیرا همین کاری است که حسین فهمیدهها در هشت سال دفاع مقدس در ایران انجام دادند و امروز جوانان بیباک و متهور فلسطینی انجام میدهند. وقتی مادری در آخرین وداع فرزندش او را میبوسد و از زیر قرآن رد میکند و با صلابت و ایمان او را به راه خداوند رهسپار میکند. شکوهمندترین لحظه تاریخ و دفاع از آرمانهای بحق فلسطین است. جوانان ما درس شهامت و شجاعت را از این جوان فلسطینی و مادران از این مادر شجاع میآموزند.
و این همان کلام سترک و زیبای سالار شهیدان حضرت حسین بن علی(ع) است که میفرماید
«هیهات من الذلّه»
گر پیکرم از تیغ دو صد پاره کنید
از شهر و دیار خویشم آواره کنید
این دشت اگر ز خویش ما موج میزند
هیهات که روی عجز نظاره کنید.
حسین اسرافیلی
تاثیر ادبیات پایداری فلسطین بر ادبیات انقلاب اسلامی ایران؟
به طور طبیعی ادبیات همه کشورها بر همدیگر تاثیر میگذارد و ادبیات هیچ کشوری جدا از ادبیات دیگر کشورها نیست. مثلاً شاعران بزرگی چون گوته یا نویسنده شهیری چون آندره ژید از حافظ تاثیر پذیرفتهاند که به این تاثیر اذعان دارند. و وقتی آرمانهای مشترکی مابین چند کشور وجود داشته باشد به خصوص آرمانهای متعالی، بدیهی است این تاثیر نمودی مضاعف میگیرد.
وقتی ادبیات ما در تمام کشورها تاثیر میگذارد، ادبیات دیگر کشورها نیز بر ادبیات ما نیز تاثیر میگذارد، هر چند پس از انقلاب ادبیات انقلاب به زبانهای دیگر ترجمه نشده است.
در ادبیات انقلاب تاثیر اندیشه ادبیات پایداری کشورهای خارجی به خصوص ادبیات پایداری فلسطین جایگاه ویژهای دارد و کاملاً مشهود است.
شعرای ادبیات پایداری فلسطین هم در میان کشورهای عرب زبان تاثیر گذاشته هم در ایران و بسیاری کشورهای دیگر و دارای صدای مشخص و معلومی هستند.
البته من شخصاً شعر بسیاری از این شاعران را دوست ندارم. زیرا با تشبیهات شدیداً مادی با حال و هوایی رمانتیک و سانتی مانتال روبرو هستیم، این مساله در حالی است که قیام مردم فلسطین هر روز چندین شهید میدهد، ملتی که هر لحظه با تمام وجود سعی دارد هویت خود را حفظ کند و در اندیشه جهانی پاک است و دنیایی که شعاع طلایی اسلام در آن بدرخشد، جایز نیست با نگاه زمینی به نوعی عصمت آن را خدشهدار میکند. قیام فلسطین نمادی از حماسه است و شاعران میبایست از زبانی حماسه که تاثیرگذار و کوبنده است استفاده کنند، اما به نظر من تشبیهات، استعارهها، مجاز و ترکیبات زمینی و به شدت مادی تطابق چندانی به مبارزهای به این عظمت ندارد.
نقش ادبیات در بیداری افکار عمومی جهان و معرفی انقلاب فلسطین؟
سوال جالبی است که میتوان از جهات مختلف به آن پاسخ داد، در اینجا به مسألهای اشاره کنم که ذهن مرا همیشه به خود مشغول کرده است. نمیدانم چرا شاعران ادبیات پایداری فلسطین، فلسطین را با دیدی رمانتیک دیده و با همان دید آن را ارائه میدهند. برای من نگاهی چون نگاه سلمان هراتی دلنشین است که وقتی درباره وطن میگوید، وطن را این گونه خطاب میکند «وطن سربلند، وطن سر به زیر» به نظر من آن نگاه رمانتیک زیاد تأثیر گذار نیست.
بخش دیگر حرکت مسئولان فرهنگی است که مسئولند و باید با راهکار و روشهای صحیح این ادبیات را به جهانیان معرفی کنند و باید در نظر بگیرند که چقدر توانایی در جهانی کردن این ادبیات دارند، از طرف دیگر استکبار که تمام رسانهها را تحت سلطه دارد و سلطنت اطلاعاتی جهان را در دست دارد. هر چه میخواهد انجام میدهد. مقام معظم رهبری فرموده است: هیچ چیز ماندگار نمیشود مگر آن را پوشش بدهیم.
حال این پوشش ممکن است ادبیات باشد یا هنر.
برای پر بار کردن و گسترش ادبیات پایداری فلسطین چاپ کتابی با تیراژ سه هزار عدد کافی نیست، باید خیلی منسجم و منظم جلو برویم تا صدای پایداری فلسطینیان را به گوش جهانیان برسانیم.
انقلاب اسلامی چه اقدامی در جهت پر بار کردن ادبیات پایداری فلسطین داشته است؟
باید اعتراف کنم هنوز در جامعه خودمان کاری انجام ندادهایم، حتی در گسترش این ادبیات در کشورهایی که از نظر اعتقادی با کشورمان اشتراکهایی دارند، به نظر من در این زمینه مسئولان کاری انجام ندادند، این انقلاب با پشتوانه هزار و چهارصد سال، میباید بیشتر تاثیرگذار باشد.
تا کنون چند کتاب شعر مقاومت به زبانهای دیگر ترجمه کردهایم؟
چند شاعر به کشورهای همجوار فرستادهایم؟ باید ارتباط و مراوده باشد، وقتی سفرای کشورمان نمیدادند کار فرهنگی چیست؛ چه باید کرد، ما که نتوانستهایم این ادبیات را به کشورهای همجوار بکشانیم چگونه میتوانیم در کشوری مثل ژاپن تأثیر گذار باشیم.
شیوههای آشنایی نسل جوان با ادبیات پایداری فلسطین؟
وقتی از ادبیات پایداری حرف میزنیم، باید در نظر بگیریم که هنری، ابزاری دارد مثل تئاتر، سینما و کارشناس خاص خویش. باید در زمینه هنر باید گرفت، هنر، ارائه غیر مستقیم پیام است، چون مسئولان با زبان هنر آشنا نیستند، درک ناهمگونی از هنر و شعر دارند مثلاً در زمینه شعر، فقط حضور ردیفی مثل فلسطین در یک رباعی یا غزلی یک مسئول فرهنگی را قانع میکند که اثر حایز اهمیتی در زمینه ادبیات پایداری فلسطین سروده شده است، اینها نشانگر عدم شناخت مسئولان ماست که زبان هنر را درک نمیکنند، زبان ادبیات را در نمییابند و فقط به شعار بسنده میکنند، مشکلات فراوان است، اگر مسئولان فرهنگی در این زمینه به ریشه یابی بپردازند قطعاً نتیجه خواهیم شد.
پرویز بیگی حبیب آبادی
تاثیر ادبیات پایداری فلسطین بر ادبیات انقلاب اسلامی؟
من در حد ترجمه با ادبیات پایداری فلسطین آشنا هستم. هر چند این ادبیات پر از ترجمه به دست ما میرسد که به هیچ وجه نمیتواند اندازههای واقعی شعر را نشان میدهد، من آثار سمیح القاسم، نزار قبانی، معین لبسیسو و محود درویش را مرور کردهام، هر چند من نزار قبانی را بیشتر میپسندم، نزار قبانی فضاهایی ایجاد میکند مخاطب میتواند آن فضا را با فضای ذهنیاش تطبیق دهد.
بنوعی میتوان گفت نسلی تجربه کرده تا ما آن تجربه در شکل شعری به مخاطب انتقال دهیم.
به نظر میرسد شعری موفقتر است که بافت ذهنی و زبانی شاعر با بافت ذهنی و زبانی مخاطب با هم تطبیق داشته باشند یا به نوعی مخاطب زوایای مختلف شعر را درک کند و دنبال کلاف سردرگم نرود.
در ادبیات پایداری فلسطین فضایهای دور از دسترسی یافت میشود مثل بکارگیری جغرافیا ذکر اسامی و شهرها که در شعرشان جایگاه ویژهای دارد که بر ادبیات ما تاثیر ماندگاری گذاشت.
مساله دیگر ایجاد انگیزه در شاعران دفاع مقدس بود که بوسیله ترجمه این مهم امکانپذیر شد:
نقش ادبیات در بیداری افکار عمومی جهان و معرفی انقلاب فلسطین؟
ادبیات همیشه ماندگار و ماناست، مثل سایر مقولههای هنر نیز نیست که نیاز به ابزار خاصی باشد مثل سینما، نقاشی، خطاطی و...
شاعر از الفبا و کلمات استفاده میکند که در اختیار همگان است، من بیشترین بیداری ملتها را مرهون آثار ادبی میدانم که از گذشته بجا مانده است، مثل حماسه که جز لاینفک ادبیات ماست:
تاثیر شاهنامه فردوسی موجب شده است که حماسه در لایههای ذهنی مردم حضور داشته باشد، در ادبیات دیگر ملل نیز این مساله دیده میشود.
در ایتالیا اثری چون کمدی الهی اثر داشته، در انگلستان آثار شکپیر و...
انقلاب اسلامی چه اقدامی در جهت پر بار کردن ادبیات پایداری فلسطین داشته است؟
ما به طور مستقیم، هیچ ارتباطی با کشورهای عربی نداشتهایم. اگر حرکتی صورت گرفته بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته است و یک حرکت اصولی نبوده است، بغیر از حضور سمیح القاسم که آن هم ارتباطی یک طرفه بود. آمد شعری خواند و رفت.
در همین کشور ما تشکلی بین شاعران دگر اندیش وجود دارد که به خارج از مرزها راه دارد. البته این ارتباط بیشتر جنبهای سیاسی دارد و مورد حمایت دولت بیگانه. ما نیز میتوانیم تشکل منسجم و منظمی داشته باشیم، یعنی بیاییم شاعران آزادی خواه و مبارز را دور هم جمع کنیم تا ادبیات پایداری را پاس داریم.
ادب پایداری در یک دو کلمه خلاصه نمیشود، بسیار گسترده است، هر حرکتی که در مقابل ستم بایستد، این ادب پایداری است من معتقدم حتی ادبیات اخلاقی که مبارزه با نفس اماره است، ادبیات پایداری است.
ادبیات پایداری شامل دفاع از کل حرکتهای آزادی بخش است. حسابات مبارزان نیز ادبیات پایداری است.
نقطه اوج ادبیات پایداری، ادبیات عاشورایی است. ما میتوانیم حرکت گسترده و منسجم سالمی در دنیا داشته باشیم که در این بیست سال مسئولان ما غفلت کردند.
با ترجمه صحیح و خوب آثار که با استفاده از مترجمان مسلط امکانپذیر میشود، مساله دیگر اینکه میباید مکانی باشد محفلی باشد که همدیگر را ببینند، نه
مکانی موقتی، بلکه مکانی مناسب که بتوان شاعران بزرگ ادبیات پایداری فلسطین را دعوت کرد، مراوده است. به واسطه محدودیت و عدم امکان چنین کاری عامل مهم ترجمه به روز آثار ادبیات پایداری فلسطین و حضور در محافل و روزنامههاست.
ضیاءالدین ترابی
تاثیر ادبیات پایداری فلسطین بر ادبیات انقلاب اسلامی؟
طبیعی است که آثار ادبی ملتهای مختلف روی هم اثر میگذارد و به همین دلیل نیز شاعران و نویسندگان ایرانی که از سالهای قبل با ادبیات پایداری فلسطین آشنا بودند، به طور طبیعی در مورد انقلاب و پایداری نمیتوانستند از تاثیرات دور باشند ولی نوع تأثیر گذاری و تاثیر پذیری، ارائه نمونه و بازگویی این مساله نیاز به بررسی تطبیقی دارد، مسلماً چون میتوان گفت هر دو ادبیات پایداری در یک عصر و زمان قرار گرفتهاند، از نظر فضا و زمان نقاط مشترک بسیاری دارند، هر دو ادبیات ضد تجاوزگری و برای استقلال و آزادی سروده شدند، لذا تشابهات بسیاری دارند، علت دیگر نزدیکی فلسطین از همه جوانب به ماست و شعر آنان که در دسترس نسل انقلاب قرار گرفته است، ادبیات پایداری فلسطین و ادبیات انقلابی ما تأثیرهای متقابلی نسبت به هم داشتهاند. هر چند باید اذعان داشت که شعر ما تا حدی تحت تاثیر ادبیات مقاومت فلسطین بوده است، زیرا آثار ادبیات پایداری فلسطین به فارسی ترجمه شده است اما کمتر اثری از ادبیات پایداری انقلاب ما به زبان عربی ترجمه شده است:
نقش ادبیات در بیداری افکار عمومی جهان و معرفی انقلاب فلسطین؟
سوال تا حدی کلی است و به خاطر همین مساله جواب آن مشکل است طبیعی است ادبیات در بیداری افکار عمومی جهان از دیر باز تاثیر داشته و برعکس حرکتهای مردم و اجتماع در پدید آمدن آثار ادبی تاثیر داشته، تاثیر این دو بر هم متقابل، است، غالب حرکتهای اجتماعی زمینهساز تحول در ادبیات بوده است.
من نقش ویژهای برای ادبیات فلسطین قائلم، در همین سی چهل سال گذشته شاعران ادبیات پایداری فلسطین نقش عمدهای در بیداری افکار عمومی مردم عرب و دیگر کشورهای جهان به خصوص ایران داشتهاند.
آثار موفق شاعرانی که مجموعه یشان به زبانهای مختلف ترجمه شده است، مسلماً تاثیر عمیقی در افکار عمومی داشته است.
شاعران ادبیات پایداری فلسطین علاوه بر شاعری جزو قشر مبارزان خستگیناپذیر
قیام فلسطین بودند، و همین تفکر یعنی شاعری در کنار مبارزه، انگیزه عمیقی در شاعران انقلاب اسلامی بوجود آورد.
انقلاب اسلامی ایران چه اقدامی در جهت پر بار کردن ادبیات پایداری در ایران و کشورهای خارجی داشته است؟
من فکر میکنم این سوال را میتوان اینگونه نیز مطرح نمود که اصولاً انقلاب اسلامی چه تأثیری در ادبیات پایداری ایران داشته است، چون ادبیات پایداری همان ادبیات انقلاب است لذا با انقلاب عجین است.
انقلاب اسلامی در ادبیات پایداری تاثیرات متقابلی در آگاهی مردم و حرکتهای آنان داشته است، اما این جواب یک وجه آن است، وجه دیگر تاثیر ادبیات پایداری انقلاب در دیگر کشورها بوده است که با توجه به اینکه اطلاع چندانی موجود نیست نمیتوان اظهار نظر قطعی نمود ولی ایمان دارم ادبیات پایداری ما نمای فوقالعاده چشمگیری داشته است وقتی انقلاب ما تأثیر عمیقی بر حرکتهای مردمی دیگر کشورها میگذارد، بدیهی است ادبیات پایداری ما نیز خالی از تاثیر در دیگر کشوها نبوده است.
به چه شیوههایی میتوان نسل جوان را با ادبیات پایداری فلسطین آشنا نمود؟
فرهنگ و ادبیات پایداری فلسطین که ادبیاتی پویاست و راه خود را پیدا کرده است و شامل شعر، داستان، رمان و... میشود در دسترس مردم بوده ولی به نظر من میتوان با برگزاری کنگره دعوت از شاعران فلسطینی و ترجمه آثارشان و دعوت از شاعران جوان و دوستداران شعر و ادب هر چه بیشتر این قشر ر با ادبیات پایداری فلسطین وقتی از نسل جوان حرف میزنیم بیشک منظور نسل جوان ادبی است زیرا در همه زمانها و زبانها، همه نسلها هیچ وقت چه قشر جوان و چه قشر پیر اهل ادبیات نبودهاند.
در رابطه با فلسطین ایا شعری سرودهاید؟
در مجموعه گلوی عطش که سال 65 چاپ شد، شعری هست با نام. «مناجات» که برای فلسطین سروده شده است، چند شعر دیگر نیز سرودهام خاطرهای نیز از ایام کودکی در دور دست ذهنم نقش بسته است، وقتی کودکی بیش نبودم در همین شهر زنجان که با پدرم برای گردش به کنار رودخانه رفته بودیم، چادرهای بسیاری را بر پا دیدم، به پدرم گفتم: این چادرها چیست، اینها مگر کولیاند، پدرم گفت: نه اینها کولی نیستند، فلسطینیاند سپس پدرم در مورد فلسطین و آوارگی مردم فلسطین با من حرف زد، از همان زمان درک این غربت و دربدری برایم در هالهای از خاطره و یاد فرو رفت.
محمد حسین جعفریان
تاثیر ادبیات پایداری فلسطین بر ادبیات انقلاب؟
به نظر من ادبیات پایداری فلسطین در ادبیات انقلاب اسلامی ما تاثیر عمیقی گذاشته و اگر شعر پنجاه سال اخیر ایران را بررسی کنیم، میبینیم ادبیات پایداری فلسطین، خطی پر رنگ را ایجاد نموده است چنانکه بعضی شاعران به این تاثیر اذعان دارند. اگر در روند شعر انقلاب تحلیلی صورت گیرد. این تاثیر مشهود میباشد، به طور مثال تاثیر معین بسیسو – شاعر نامدار فلسطینی – در شعر برخی از شاعران انقلاب مشهود است.
حداقل میتوانم بگویم که من وامدار ایشان میباشم.
تاثیر ادبیات پایداری فلسطین به سبب اینکه شعار صرف نبوده و برخاسته از باورهای دینی توام با روحیه پر پرخاشگری بود و تلفیقی از رگههای شعری با تعهد بود، بیشک میتوانست تاثیر عمیقی به خصوص بر شاعران انقلاب ما داشته باشد.
سطور مشابه، موضوعهای همسان، انگارههای همسو و... در ادبیات پایداری فلسطین و ایران نشانگر این تاثیر میباشد، اگر چه در قصه نیز به اندازه شعر این تاثیر دیده نمیشود اما در هر حال ادبیات پایداری فلسطین برای شاعران انقلاب انگیزهای قوی ایجاد نمود و اساس این
فکر از ادبیات انقلابی فلسطین نشات گرفت.
در ادبیات ما رویکرد و گرایش به ادبیات انقلابی جهان به خصوص به فلسطین با توجه به کتابهای ترجمه شده شامل شعر، قصه، متون ادبی و... خیلی بیشتر از نمونههای دیگر اقوام میباشد.
تاثیر ادبیات پایداری فلسطین در ادبیات انقلابی ما علاوه بر موضوع و مفهوم به لحاظ قوالب نیز حائز اهمیت میباشد، بسیاری از شاعران پایداری فلسطین قوالب و اشکال مختلف شعری را برای ما تعریف کردند، یکی از خصیصههای ادبیات پایداری فلسطین، تلفیق شعر و داستان میباشد، یعنی شاعر میاید از زاویه شعر به داستان میپردازد و به نوعی شعر از خصیصه داستان استفاده میکند، باترجمه، این خصیصه به بهترین شکل وارد ادبیات ما شد.
در اینجا یک نکته را فراموش نکنم و آن نکته این است که شاعران ادبیات پایداری فلسطین، صرفاً فلسطینی نیستند، عراقی، کویتی و... همه سازنده ادبیات پایداری فلسطینیاند.
چنانکه پیشتر اشاره شد خصیصه شعر، داستان در آثار شاعران ادبیات پایداری در شعر ما تاثیر گذاشت که میتوان به چند نمونه اشاره نمود، مانند آثار سلمان هراتی با شعرهایی چون من میمیرم...، عبدالملکیان با شعر خیابان هاشمی، قیصر امینپور با شعرهایی چون میخواستم شعری برای جنگ بگویم، قزوه با شعری چون مولا ویلا نداشت و...
شاعران ادبیات پایداری فلسطین عشق و جنگ را به هم آمیخته و شعرای ما نیز از این تلفیق، تاثیر پذیرفتند، بهطور کلی این تاثیر بر کل جریان ادبی فارسی زبان تاثیر گذاشت و حتی شاعرانی که موضوع شعرشان جنگ نبود به آن پرداختند.
– نقش ادبیات در بیداری افکار عمومی جهان و معرفی انقلاب فلسطین.
با توجه به اینکه شعر مورد توجه ارزشمداران بوده و مخاطب عام دارد، شاعر به آن پناه میبرد و به وسیله آن میخواهد بر دیگران تاثیر بگذارد و میتواند عالیترین انسانی و معرفتی را به بهترین شکل به مخاطب انتقال دهد، با توجه به اینکه بحث پایداری. مقدس میباشد چرا که شامل از خود گذشتگی، ایثار، رشادت و... در برابر جریانهای سلطهگر است، شاید بتوان گفت که نقش بیدارگری داشته و بیشتر از شقوق دیگری ادبی مؤثر و توانا است.
اگر به این باور برسیم که به جز خود فلسطین و ادبیات پایداری فلسطین، امروز یک جریان در ایران اسلامی بوده که زیر مجموعه ادبیات فلسطین میباشد و میبایست بیش از پیش به آن توجه شود،
باید اذعان داشت اغلب شاعران و قصه نویسان انقلابی، در آثارشان به موضوع فلسطین پرداختند، در اینجا یاد احمد زارعی به شعر «سنگ بردار فلسطین سنگ اندازد» و... غنیمت است.
در کنگره سال قبل که شاعران معروف عرب حضور داشتند. از آثار شعرای ما حیرت زده شدند. زیرا شعرای ما در زمینههای معرفی انقلاب فلسطین تلاشهای مثمرثمری انجام داده بودند به هر حال من فکر میکنم ادبیات میتواند خط پررنگی در ارتباط و اتحاد ملتها ایجاد کند و امیدوارم راهی پیدا شود که نهضت ادبیات پایداری فلسطین به تمام زبانهای زنده دنیا پیام دهد.
انقلاب اسلامی چه اقداماتی در جهت پر بار کردن ادبیات پایداری در داخل و یا خارج از مرزها داشته است؟
ما در دروران جنگ، ادبیاتی مصرفی داشتیم، به نوعی که سریع تولید میباشد و آثار ماندگاری بوجود نمیآمد، در نتیجه آثار حایز اهمیتی به عنوان ادبیات پایداری نداشتیم، پس از جنگ ادبیات پایداری کم کم وارد مرحله تازهای شد. در نهضت ترجمه ادبیات پایداری حرکت دکتر غالی شکری جرقهای بوجود آورد، در اینجا میتوان به حرکت عزیزانی چون بهبودی و مرتضی سرهنگی اشاره کرد که به ادبیات مقاومت بیشتر پرداخته و دفتری در حوزه هنری تاسیس و از سال 67 به بعد این چراغ روشن شد به مرور زمان توانستیم با نمونههای ادبیات پایداری دیگر ملتها ارتباط برقرار کنیم که این ارتباط، ارتباطی دو جانبه بود و آرام آرام به سمتی میرود که اهمیت این ژانژ هر چه بیشتر شکل گیرد.
وقتی که حرف از ادبیات پایداری است، شاید به ذهن مخاطب شعرهای کسل کننده و مصرفی متبادر شود، اما نمونههای موفق و بسیار درخشانی را میتوان یافت که نشان میدهد میبایست توجه بیشتری به این ژانژ ادبی شود.
تا چند سال پیش آرزومند بودیم که بیشتر با شاعران ادبیات پایداری فلسطین آشنا شویم درست پارسال این مراوده و ارتباط شکلی تازه به خود گرفت و امیدوارم همچنان گسترش یابد و با راهکارهای تازه، فضاهای جدیدی را بیابیم.
شیوههای آشنایی نسل جوان با فرهنگ پایداری فلسطین، از دریچههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، فلسطین دیده نمیشود، وسیله حرکت در میان اعراب شعر است: چنانکه ما نیز برآورد کنیم حتماً به نتیجه خواهیم رسید، پس لازم است مسئولان قدم بردارند، من به اینده و نسل اینده خوشبین هستم، باید این تلقی شکسته شود که شعر حالتی نمایشی، کسل کننده و مصرفی دارد و برای شعاری
تو خالی مورد استفاده قرار گرفته میشود. میتوان نسل جوان را با این ادبیات پایداری آشنا نمود. شعر پایداری آمریکای لاتین مثل پرو... که حتی به نوبل دست است، چیزی فراتر از ادبیات پایداری فلسطین ندارد.
به طور کلی ادبیات پایداری فلسطین که دارای انگیزههای عاطفی قوی است، تاثیر عمیقی بر مخاطب دارد، و انشاءالله نسل امروز ما شوق آشنایی با این ادبیات را دارد و دهههای بعد شاهد این آشنایی و ارتباط هر چه بیشتر خواهیم بود.